برای شروع احتیاج به نرمافزاری داریم که بتوانیم تصاویر را ویرایش کنیم. نرمافزارهای زیادی در این زمینه وجود دارد. از paint که همراه با ویندوز ارائه میشود تا paint مجموعه corel، یا نرم افزار Painter و… اما متداولترین برنامه برای این منظور photoshop متعلق به شرکت adobe میباشد. اهمیتی ندارد که از کدام نسخه برنامه استفاده میکنید. چه نسخه 4 که روی چند عدد فلاپیدیسک 1.44 ارائه میشد و لازم بود که آن را روی Win 95 نصب کنید یا روی Mac OS، چه نگارشهای بعد از نسخه CC که نیازمند سخت افزارهای قوی و کارتتصویرهای پیچیده میباشد….
در تمامی این نسخهها ابزارهای پایه برای برش، تغییر و اصلاحات تصویر وجود دارد. مسلما هر چه نسخهها جدیدتر باشند، ابزارها و امکانات پیشرفتهتری در اختیار خواهید داشت و صد البته به دستگاه قویتری نیاز دارید. من همچنان نسخههای قدیمیتر را ترجیح میدهم. این نسخهها با استفاده از سختافزار سبکتر، سرعت بهتری را در اختیارم قرار میدهند.
قبل از هر چیز لازم است که سند تصویر را در فتوشاپ باز کنیم. برای این منظور از منوی file روی قسمت open کلیک میکنیم و سند تصویر را انتخاب نموده و کلید ok را میفشاریم. روی ویندوز از کلید ترکیبی کنترل همراه با o استفاده میکنیم و روی مک از کامند o. اکنون باید سند تصویر را در محیط فتوشاپ به صورت باز شده مشاهده نماییم.
فرض را بر این قرار میدهیم که سند تصویرمان را بدون هیچگونه دخل و تصرفی، مورد استفاده قرار میدهیم. (منظورم از دخل و تصرف، ایجاد برش، اصلاح رنگ و… میباشد.) با این فرض، فقط لازم است که تصویر را در دستگاه رنگ مناسب (mode)، اندازه (size) موردنظر و فرمت (format) درست قرار دهیم و به کارمان ادامه دهیم.
توضیح: هر سند تصویر، از چند شاخص اصلی برخوردار است که در مورد هرکدام از این شاخصها توضیحات مختصری خواهم داد. لازم به ذکر است که این توضیح کوتاه فقط جهت آشنایی با اصول اولیه میباشد و توضیح کامل و لازم را در فرصتی مناسب ارائه خواهم نمود.
میخواهم برایتان مثال بسیار سادهای بزنم که مفهوم فرمت را بهتر درک کنید. محصول غذایی به نام «گوشت مرغ» را در نظر بگیرید. این محصول با فرمتهای گوناگونی عرضه میشود که از آن جمله میتوان به مرغ «بریان»، «تنوری»، «آبپز»، «سوخاری»، «بخارپز»، «جوجه کباب»، «کالباس مرغ»، «کنسرو مرغ» و… اشاره نمود. هر کدام از این «فرمت»ها به نوبه خودشان دارای شکل و طعم منحصر به فردی میباشد اما واقعیت این است که همه آنها «گوشت مرغ» هستند.
به بحث اصلی برگردیم… برای عرضه تصاویر به صورت دیجیتال، از فرمتهای بسیار گوناگونی استفاده میشود که هر کدام ویژگیهای خاص خودشان را دارند. نگران نباشید، از این حجم انبوه، ما به دوتا از آنها احتیاج داریم:
فرمت تیف (tif): بهترین فرمتی که برای کارمان میتوانیم از آن استفاده نماییم، tif است. این فرمت در سال 1992 توسط شرکت Aldus ایجاد شد و چند سال بعد adobe آن را خرید. این فرمت برای این ایجاد شد که گرافیستها و عکاسان بتوانند عکسهای خود را با بهترین کیفیت ممکن، بدون آنکه جزئیاتش از دست برود، ذخیره کنند. پس از گذشت سالها، همچنان این فرمت جزو بهترین و استانداردترینها برای ذخیره عکس است.
فرمت جیپگ یا جیپیجی (jpg): با توجه به اینکه فایلهای تصویری، حجم بزرگی دارند، فرمتی لازم بود که عکسها را با حجم کمتری ذخیره کند و بدین منظور jpg پا به عرصه حیات گذاشت. در این فرمت (که البته نوعی تکنیک ذخیرهسازی است)، کیفیت اولیه عکس از دست میرود اما تصاویر با حجم بسیار کمتری ذخیره میشود. به همین خاطر است که به آن تکنیک فشردهسازی با اتلاف میگویند.
روش انجام: برای تغییر فرمت تصویر، لازم است که سند آن را save as نماییم. برای این منظور پس از باز نمودن سند تصویر مورد نظر در photoshop وارد منوی file میشویم و روی گزینه save as کلیک میکنیم. در پنجره باز شده، از منوی بازشونده فرمت / format مورد نظرمان را جهت ذخیره تصویر به jpg یا tif تغییر میدهیم و کلید save را کلیک میکنیم. سند ایجاد شده، با فرمت مورد نظرمان ذخیره گردیده است.
نکته: چنانچه کیفیت تصویر برایتان مهم است، به یاد داشته باشید که اگر عکسی را از فرمت tif به jpg تبدیل نمودید، هرگز نمیتوانید کیفیت اولیهای را که در فایل tif داشتید، به آن برگردانید.
یک توصیه: اگر واقعا به کیفیت کار چاپ شده اهمیت میدهید، پیشنهاد من به شما استفاده از فرمت tif است هر چند که سندهای آن حجم بزرگتری دارد و فضای بیشتری را اشغال میکند.
شامل سه فاکتور میباشد. دو فاکتور اول و دوم: «عرض» و «ارتفاع» میباشد که با واحدهای اندازهگیری سطح مورد استفاده قرار میگیرند که متداولترین آن «سانتیمتر» است. برای مثال، یکی از سایزهای رسمی مورد استفاده برای چاپ عکس در لابراتوارهای عکاسی، عرض 15 سانتیمتر و ارتفاع 10 سانتیمتر میباشد.
فاکتور سوم: وضوح یا resolution است که به طور خلاصه میتوان آن را تراکم نامید و واحد استاندارد آن dpi یا نقطه در اینچ میباشد.
یک مثال: فرض کنید که سند تصویری داریم به عرض 15 و ارتفاع 10 سانتیمتر، این سند میتواند دارای وضوح 72dpi باشد و یا اینکه دارای وضوح 300dpi باشد. آنچه که روشن است این است که در عرض و ارتفاع ثابت، هر چه که وضوح بالاتر باشد، عکسی داریم که کیفیت بهتری دارد و جزئیات بیشتری را به نمایش میگذارد و به همان نسبت نیز حجم بزرگتری دارد.
روش انجام: برای تغییر اندازه تصویر، پس از باز نمودن سند تصویر از منوی image قسمت image size را کلیک میکنیم. در پنجره بازشده، width عرض تصویر و height ارتفاع تصویر و resolution وضوح تصویر میباشد. جهت جلوگیری از به هم خوردن نسبت «طول به عرض»، توصیه میشود که این دو قسمت به هم زنجیر باشد. همچنین جهت جلوگیری از خراب شدن کیفیت تصویر، بهتر است که سه قسمت به هم زنجیر باشد. طول، عرض یا وضوح مورد نظرمان را وارد میکنیم و ok را کلیک میکنیم. تصویر به سایز یا وضوح مورد نظر تبدیل خواهد شد.
قانون: بدون هیچگونه توضیحی که شما را سردرگم کند، به عنوان یک قانون به خاطر داشته باشید که برای کار چاپی به سندی احتیاج داریم که (در طول و عرض مورد استفاده) دارای وضوح 300dpi باشد. بیشتر از این مقدار، تنها باعث بزرگ شدن حجم فایل و کمتر از آن باعث از دست رفتن کیفیت کار چاپ شده میشود. البته چاپ روی «کاغذ»های متفاوت (کاهی، تحریر، گلاسه و…) و «مدیا»های متفاوت (سلفون، بنر، وینیل، فلکس و…) احتیاج به وضوحی متفاوت دارند که در فرصت مناسب و جای مناسب آن را توضیح خواهم داد.
بگذارید از همین ابتدا مطلب را برایتان ساده کنم. در دنیای اطرافمان، به دو روش میتوانیم جسم یا شیء را رنگی ببینیم. روش اول این است که با استفاده از «رنگ» آن را پوشش دهیم. روش دوم این است که به آن «نور» رنگی بتابانیم. فرض کنید که مکعب سفیدی داریم و میخواهیم آن را به رنگ سبز نمایش دهیم. در روش اول مقداری رنگ سبز به آن میمالیم و در روش دوم نور سبز به آن میتابانیم. نتیجه هر دو یکی است و در عمل مکعب را سبز خواهیم دید.
نکته کلیدی این است که روش ساختن «رنگ / مرکب» سبز با روش ساختن «نور» سبز متفاوت است و این همان چیزی است که به آن «دستگاه» یا mode رنگ میگویند. به طور خلاصه میتوان گفت که فرمول ساختن «نور» رنگی با «مرکب» رنگی، تا حدود زیادی متفاوت است.
در این سیستم رنگی، ما با استفاده از سه «نور» اصلی قرمز، سبز و آبی تمامی رنگهای موجود را خواهیم ساخت. (در صفحات نمایشگر گوشی، کامپیوتر، تلویزیون و… دقیقا از همین سیستم استفاده میشود)
همانطور که در تصویر میبینید، از ترکیب دو به دوی این سه نور اصلی، رنگهای زرد، نیلی و بنفش حاصل میشود. آنچه که قابل توجه است این است که از ترکیب سه نور اصلی، رنگ سفید حاصل میشود. (گذاشتن منشور شیشهای جلوی نور سفید رو که یادتونه؟)
از این سیستم رنگ علاوه بر دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری، در مواقعی استفاده میکنیم که میخواهیم خروجی کارمان را روی نمایشگر یا ویدئو پروژکتور عرضه کنیم. مثل انیمیشن، ارائه پروژه پاورپوینت، وب سایتها، آگهیهای تلویزیونی و…
در این سیستم رنگی، ما با استفاده از سه «مرکب» اصلی آبی، قرمز و زرد، تمامی رنگهای موجود را (با اندکی چشمپوشی) خواهیم ساخت. لازم به ذکر است که رنگ «مرکب آبی» و «مرکب قرمز»ی که در سیستم چاپ به کار میرود، با آن چیزی که عموم از این دو رنگ میشناسند، کاملا متفاوت است.
همانطور که در تصویر میبینید از ترکیب دو به دوی این سه مرکب اصلی، رنگهای سبز، قرمز و آبی حاصل میشود. آنچه که قابل توجه است این است که از ترکیب سه مرکب اصلی، رنگ مشکی حاصل میشود. (این بزرگترین اختلاف بین دو دستگاه رنگ rgb و cmyk میباشد)
گاهی لازم است که تیرهگی بیشتری داشته باشیم و با ترکیب سه رنگ اصلی، نمیتوان این تیرگی را ایجاد کرد. اینجاست که مرکب چهارم به کمک ما میآید. این مرکب به رنگ مشکی یا K در این سیستم وجود دارد. به اختصار به یاد داشته باشید که از رنگ مشکی برای تیره یا روشن نمودن رنگهای اصلی استفاده میشود.
از این سیستم رنگ هنگامی استفاده میشود که میخواهیم خروجی کارمان را با استفاده از دستگاه چاپ و مرکب، روی انواع مدیا (کاغذ، پلاستیک، سیدی، فلز و…) عرضه نماییم. تمامی کتابها، مجلات، آگهیهای بیلبورد و… با استفاده از همین روش چاپ میشوند.
روش انجام: برای تغییر سیستم رنگ، پس از باز نمودن سند تصویر، از منوی image وارد قسمت mode میشویم و روی rgb یا cmyk کلیک میکنیم.
اگر چهار قدم بالا را به ترتیب روی یک سند تصویری اجرا نمودید، وقت آن است که سندتان را ذخیره کنید. برای این کار از منوی file قسمت save را انتخاب نمایید. کلید فوری آن برای ویندوز کنترل s و برای مکینتاش کامند s میباشد. اکنون سند تصویر شما برای استفاده در پروژههای چاپیتان آماده است.
لازم است که چهار قدمی که در بالا توضیح دادم، روی تکتک اسناد تصاویرتان انجام شود. البته که توضیحات هر کدام از این چهار قدم، بسیار پیچیدهتر و مفصلتر از این چند سطر خواهد بود که در فرصت مناسب، حتما آن را به شما ارائه خواهم داد. اما بنا بر این است که خیلی وارد جزئیات نشویم تا افراد عادی هم بتوانند از این اطلاعات برای آماده نمودن و ارسال یک کار چاپی به چاپخانه، استفاده نمایند.